در اسفند سال ۱۳۹۳، جلسه‌ای با حضور جمعی از اعضای اجتماع کاربری نرم‌افزار آزاد ایران در ساختمان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برگزار شد که در جریان آن، سندی مبنی بر درخواست اجتماع برای ایجاد بنیادی غیرانتفاعی با حمایت و بدون دخالت سازمان فناوری اطلاعات برای نرم‌افزار آزاد نوشته و امضا شد. پس از مدتی کوتاه، اعضای اجتماع با مشاهدهٔ فعّالیت‌های مشکوک سازمان فناوری اطّلاعات در این زمینه، تصمیم به اعلام برائت و انصراف از تشکیل این بنیاد کردند.
در تیر ماه ۱۳۹۷ اما، افرادی از سوی سازمان فناوری اطلاعات، در خفا و بدون اطّلاع اجتماع کاربران نرم‌افزار آزاد، با استناد به سند امضاشده، سازمانی مردم‌نهاد با نام «انجمن نرم‌افزارهای آزاد/متن‌باز» ایجاد کرده و مخفیانه شروع به فعّالیت در آن کردند. تا این لحظه، از چند و چون این فعّالیت‌ها و مباحث مالی مربوط به آن اطّلاع دقیقی در دست نیست.
با پایان مهلت دوسالهٔ هیأت‌مدیرهٔ این انجمن، نیاز بود یک مجمع عمومی فوق‌العاده برای تمدید یا انتخاب اعضای جدید برای دور بعدی هیأت‌مدیره تشکیل شود. در همین حین، چند نفر از اعضای اجتماع نرم‌افزار آزاد، پی به وجود مخفیانهٔ چنین انجمنی با (سو)استفاده از نام نرم‌افزار آزاد برده و برای پیگیری بیشتر موضوع، در جلسات این انجمن شرکت کردند.
در جریان این جلسات، اعضا متوجه وجود گروهی مشکوک (بخشی درون سازمان و اعضای پیشین و بخشی از بیرون سازمان با رویکردهای خاص) شدند که مترصد پایان زمان هیأت‌مدیرهٔ فعلی، برای نفوذ به انجمن و انجام فعّالیت‌هایی با اهداف خاص، مانند شتاب‌دهی به پیاده‌سازی ایدهٔ شبکهٔ ملّی اطّلاعات، به نام نرم‌افزارهای آزاد بودند.
از این رو، با بحث‌های صورت‌گرفته، تلاش شد تا یکی از اعضای شناخته‌شدهٔ اجتماع کاربری نرم‌افزار آزاد (دانیال بهزادی) با حکم هیأت‌مدیره (و با مخالفت شدید بخشی از اعضای گروه مشکوک ذکر شده) به عنوان مدیر امور اعضای انجمن منصوب شود. این امر منجر به ایجاد گروهی از اعضای دارای حق رأی در انجمن شد که از بطن اجتماع کاربری نرم‌افزار آزاد برخاسته بودند.
با تلاش‌های این گروه از اجتماع، حتا به قیمت اعلام نامزدی خلاف میل شخصی برای پست‌های هیأت‌مدیره و بازرسی انجمن، نقشه‌های گروه مشکوک، تا حد زیادی خنثا شد و ۳ نفر از اعضای اجتماع کاربری نرم‌افزار آزاد، توانستند عضویت هیأت‌مدیرهٔ پنج‌نفرهٔ این انجمن و هم‌چنین سمت‌های ریاست هیأت‌مدیره و خزانه‌داری آن را تصاحب کنند تا از انجام کارهایی خلاف نظر اجتماع کاربری نرم‌افزار آزاد با سواستفاده از نامش، گرفته شود.
امیدوارم اعضای برامده از اجتماع هیأت‌مدیره، از این فرصت استفاده کرده و بتوانند با تغییر اساسنامه، ساختار آن را به گونه‌ای تغییر دهند که امکان سواستفاده از نام اجتماع کاربری نرم‌افزارهای آزاد از بین رفته و انجمن به صورت کامل در خدمت اجتماع نرم‌افزار آزاد قرار گیرد.
@ahangarha از دودوزه‌بازی بالا خبر داشتی؟
حس می‌کنم چنان رودستی خوردم که با خاک یکی شدم.
از موسسین و هیات مدیره قبلی توقع خاصی نداشتم و ندارم (از همون سال ۹۳ که بعضی‌هایی که اسمشون اومد با جامعه نرم‌افزار آزاد ارتباط گرفتن و اول هدف‌شون لاگ بود ولی بعد که دیدن لاگ فعالیت خاصی نداره دنبال جلب حمایت بنیاد نرم‌افزار آزاد راه افتادن) ولی توقع نداشتم از دوستان خودم توی جامعه کاربری نرم‌افزار آزاد یه همچین رودستی بخورم.
من ساده رو بگو که واقعا فکر کردم دور هم جمع شدید تا یه کاری بکنید. الان تقریبا مطمئنم که فقط قصد
داشتید مطمئن بشید که کاری صورت نمیگیره.
چقدر ساده بودم که نشستم و اون همه وقت گذاشتم. @danialbehzadi این حرکتی که این بار زدی تقریبا همه‌چی رو بینمون تموم کرد
من ذکر نشدم توش. ولی هدف این نبوده. این کف کف اهدافه.
برا همینم پیشنهاد دادم در اساسنامه بندی اضافه بشه که فعلا فعالیت فنی و زیرساختی (مهندسی) صورت نگیره و فقط محدود بشیم به آموزش و فعالیت مدنی.
اگر خودمون رو مدتی محدود کنیم به آگاه سازی در حوزه آزادی نرم‌افزار و سخت‌افزار و حریم خصوصی، هم کار کردیم و هم جلوی برخی کارها رو گرفتیم.
من تمام تلاشم را کردم که همه اعضای جامعه نرم‌افزار آزاد بیان عضو/نامزد بشن. کلی هم ایده دارم برای کار (نه کار نکردن). هدف من کار کردنه. این هم وابسته به انجمن نیست اما یک نهاد حقوقی بهتر می‌تونه امکان‌اش رو فراهم کنه.
دیگه لازم نبود به همه رونوشت بدم. متوجه شدم چی شد و چه اتفاقی افتاد.
بجای ۱۰۰درصد، ۲۰۰درصد با کاری که کردید مشکل دارم. هم هدف‌تون رو قبول ندارم و هم وسیله‌تون رو.
اشتباه کردم.
برای اینکار نیازی به تغییر اساسنامه نیست
مصوبه هیأت مدیره برای برنامهٔ کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت انجمن کفایت میکند
ضمن اینکه هیچ اجباری به انجام همهٔ آنچه در اساسنامه گفته شده نیست
امور و برنامه ها را هیأت مدیره تصویب و تعقیب میکنند که شکر خدا بچه های صاحب نام جامعه هستند و از انحراف احتمالی جلوگیری میکنند
یه‌انقلابی جان.
من هم مثل مصطفی @ahangarha نمی‌دونم از کدوم دودوزه بازی صحبت می‌کنی.
اما من اومدم که اتفاقا کار انجام بشه! و اتفاقا هم اومدم که اگه کاری خلاف جامعه، خلاف مصوبات انجمن یا خلاف قانون دیدم تمام قد جلوش بایستم. و اگه کم‌کاری هم دیدم بتونم اعتراض حقوقی به کم‌کاری بکنم.
فلذا من یک هدف بیشتر ندلرم: حالا که بعد از سال‌ها بالاخره اون هویت حقوقی رسمی‌ای که می‌تونه یه چتر حمایتی و ملجائی برای خرده‌جوامع و آدما و فعالین این حوزه باشه شکل گرفته، با قدرت از توان و امکاناتش برای تسهیل امور جامعه و خرده‌جوامع مرتبط استفاده بشه!
طبعا هیچ کدوممون دردسرهای حقوقی و اجرایی‌ای که برای عملا هر کار از یک حدی بزرگ‌تر کشیدیم - چه اون‌هایی که انجام شدن و چه اون‌هایی که آخر سر هم نشدن - رو فراموش نکردیم! چه از برگزابرگزاری لاگ‌ها و جلسات بنیاد، چه از ماجراهای سر ثبت بنیاد و چه سر جشن‌های روز آزادی نرم‌افزار و حتی سر دفاع از حقوق نرم‌افزارهای آزاد وقتی می‌دیدیم جلوی چشمای خودمون نقضش می‌کردن و به ریشمون هم می‌خندیدن!!
حالا وقت عمله و من شخصا اعلام می‌کنم هر کسی بخواد مانع بزرگ‌تر شدن و قدرتمندتر شدن جامعه و آدماش رو بگیره هیچ وقت نخواهم بخشید و سر صراط با شخص من طرفه!
من از دانیال خیلی ممنونم که عنوان این نوشته را «روایت “من” از انجمن و انتخابات آن» گذاشت تا همه متوجه شوند هر کس فقط و فقط نماینده خودش می‌باشد مگر اینکه رسما اعلام کرده باشد نماینده من کَس دیگری است .
دودوزه‌بازی که سر آقای رازیان درآوردن.
دودوزه‌بازی که با من درآوردن و حقیقت رو بهم نگفتن و کاری کردن که تو زمین اون‌ها بازی کنم.
بی‌اخلاقی لباس دوست پوشیدن و دشمن بودن.
بهتر بود این سوال رو مستقیم بپرسی و اگر پاسخی هست، دریافت کنی.
چون آقای رازیان عمومی اعتراض نکردند، من به موضوع نپرداختم. من، شخصا با ایشان آشنایی نداشتم. اسم ایشان را هم شاید حداکثر یک هفته تا ۱۰ روز پیش از انتخابات شنیدم. روزمه ایشان اشاره به پروژه سانا دارد که مشارکتی روی آن ندیدم. به ترجمه اشاره دارد که من ترجمه‌ای ندیدم. گیت‌هاب ایشان هم نشانه‌ای از مشارکت خاصی در پروژه‌های آزاد ندارد. کسی هم ایشان را در لاگ‌ها ندیده است. بخشی از فعالیت‌های ایشان هم به واسطه موضوع تحصیلی‌شان است. تنها موردی می‌توانست به عنوان فعالیت تلقی شود، دوره آموزشی Linux Essential بود که با توجه به عدم فعالیت جدی در زمینه نرم‌افزار آزاد، می‌تواند صرفا یک آموزش فنی بوده بوده باشد مثل آموزش سیسکو و…
ایشان عمومی اعتراض نکردند که کاش می‌کردند. در صحبت‌هایی هم که با دوستان داشتیم بنده اشاره کردم که ایشان بیایند فهرست فعالیت‌هاشان را به روز کنند تا بتوان نظر درستی داد. که این کار نشد و صلاحیت ایشان از مسیری غیر از کمیته بررسی عضویت، آن هم ساعت ۸ صبح روز رای‌گیری (همراه با اسم سه نفر دیگری که حتی درخواست دریافت عضویت مؤثر نکرده بودند) اعلام شد.
این، طبیعتا مورد اعتراض قرار گرفت. نام سه نفر دیگر حذف شد اما نام آقای رازیان همچنان باقی ماند. باقی ماجرا را هم خودتان حضور داشتید و دیدید.
قسمتی که مربوط به آقای رازیان هست روی سخن من به دانیال و آقای حقیقی است.
من از شما و دانیال بابت پنهان کردن نقشه از قبل طراحی‌شده‌تون از خودم، گله دارم.
از رفتار سراسر غیراخلاقی عده‌ای به نام اعضای جامعه کاربری نرم‌افزار آزاد نسبت به افرادی فرضا خارج از این جامعه، گله دارم.
اینکه آقای رازیان رزومه قابل دفاعی در زمینه همکاری و مشارکت اجتماعی در زمینه نرم‌افزار آزاد ندارند رو من هم با شما موافقم ولی موضوع اصلا رزومه ایشون نبوده.
اصلا با کمال احترام براشون مسئله اصلی آقای رازیان نیستن. مسئله عداوت و دشمنی عده‌ای از کاربران نرم‌افزار آزاد با این انجمنه و مهم‌تر نحوه برخورد غیرقابل دفاعشون.
این متنی که دانیال منتشر کرده باید قبل از برگزاری مجمع عنوان میشد تا افراد شرکت‌کننده با آگاهی کامل برای هر نیتی در جلسه حضور پیدا کنن.
خیلی اتفاقات دیگر می‌توانست در مجمع رخ دهد که اگر پیگیری‌های ما نبود منجر به وضعیتی میشد که نمی‌دانم چه توصیفی بالاتر از «سراسر غیر اخلاقی» میشد برایش به کار برد.
دو هفته است من خواب و خوراک ندارم. تمام بدنم از توهین‌ها و اقدامات بی‌شرمانه دوست‌نماها درد میکند. تمام تلاشم را کردم که مشکلات رفع شود. حال اگر اتفاقی رخ داده (فارغ از این که تفسیر شما از آن درست است یا خیر) و من به شما اطلاع نداده‌ام، اگر منصفانه نگاه کنیم قابل اغماض است.
من، برای اطمینان از هر چه سالم‌تر برگزار شدن مجمع، هر کاری میشد کردم. خوشحالم که بین کارهایم یاد اطلاع‌رسانی مجمع افتادم که شما دیدید و خوشحالم که شرکت کردید و حضور فعال داشتید. اندکی، فقط اندکی حق بدهید که در میان تلاش‌هایی که برای رفع سوءتفاهات انجام می‌دادم، توضیح ندادن به کسی که دعوت مستقیم از او نکرده بودم قابل اغماض باشد.
شخصا به نحوه مواجهه آقای رازیان با مقوله انتخاب رییس هیات مدیره منتقدم. وقتی هم که ایشان نظر من را پرسیدند گفتم معتقدم نباید اصرار کنند و بهتر است نظر جمع را بپذیرند. اگر در جریان مباحث سکوت کردم به این دلیل بود که هجمه سنگینی علیه ایشان وجود داشت.
همین انتقاد را هم به رویکرد @mtashackori در توییتر دارم. خواسته یا ناخواسته بخش کثیری از جامعه‌ای که تا امروز در قالب لاگ‌ها و فعالیت‌های داوطلبانه دیگر داعیه‌دار پیشرفت نرم‌افزار آزاد هستند اساسا با تشکیل انجمن به دلایل مختلف مخالف بوده و هستند. الان سطح منازعات به سطح مناقشات شخصی تنزل پیدا کرده و متاسفانه هر دو طرف از ادبیات ناشایستی بر علیه هم استفاده میکنند.
دیروز خیلی تلاش کردم بخشی از دوستان رو به آرامش و تعامل دعوت کنم و به آنها گوشزد کنم که به جای از ریشه زدن و از بنیان کندن بیایید امور را به دست بگیرید و اصلاح کنید. تا حد بسیار ضعیفی هم موفق شدم آنها را راضی کنم که حداقل به جای اعتراض کورکورانه پیشنهاداتی برای اصلاح اساسنامه بدهند و اعتراض را از مسیرش پیگیری کنند. اما متاسفانه جو به سمتی رفته که با هر نوع کار تشکیلاتی، نظام‌مند و قانون‌مدار مخالفت می‌شود.
الان عده‌ای اعتراض دارند چرا در اساسنامه عنوان شده «ارائه پیشنویس و پیگیری جهت وضع مقررات و قوانین حمایت از حقوق تولید کنندگان نرم افزار های آزاد.» و حسابی هم لایک می گیرند. واقعا اعتراض به یک نیاز بدیهی منطقی است؟ از آنجایی که حداقل ۳ سال بر سر بند بند مصوبات متن‌باز شدن خروجی‌های طرح جویشگر جنگیدم کاملا با خلا قانونی مربوطه آشنا هستم. اگر به حق معترض هستیم که چرا فلان آقازاده و فلان رانت‌خوار نرم‌افزار آزاد رو به صورت متن بسته به دولت می‌فروشه و پول بیت‌المال رو هدر می‌ده پس باید محمل قاونونی اعتراض رو هم ایجاد کنیم.
یا اعتراض دارند نسبت به بند «التزام به قانون اساسی» هر کدام ما به فراخور سطح دانش و تجربیاتی که داشته‌ایم نسبت به حکومت منتقدیم فرقی هم ندارد حزب‌اللهی باشیم یا برانداز اما بخواهیم یا نخواهیم فعالیت‌هایی که انجام می‌دهیم در چارچون همین قوانین است. آنگاه که قراردادی می‌بندیم، معامله‌ای می‌کنیم و یا آنگاه که در محاکم شکایتی مطرح می‌کنیم و یا حتی زمانی که گذرنامه می‌گیریم و از کشور بیرون می‌رویم همه در چارچوب همین قوانین منبعث از قانون اساسی صورت می‌گیرد. بدیهی است وقتی انجمنی بخواهد در چارچوب قوانین عمل کند باید به آن قوانین پایبند باشد.
مطلب برای گفتن زیاد دارم ولی جاش اینجا نیست اگر فرصت کنم جداگونه می نویسم. فقط خواستم انتقاد داشته باشم به همه دوستان که با حرکات نسنجیده و تنزل سطح بحث‌ها به بحث‌های شخصی و اینکه من چه گفتم تو چه گفتی و من چه کردم تو چه کردی عملا آب به آسیاب کسانی می‌ریزند که همگی در خصوص دزدی‌ها و رانت‌خواری‌هایشان متفق‌القول هستیم.
کلام آخر خطاب به دوستانی که می خواهند انجمن اساسا وجود نداشته باشد این است که بود یا نبود این انجمن تاثیری مستقیمی در فعالیت‌های بدخواهان و رانت‌خواران ندارد آنها کارشان را بلدند و اگر از این حوزه نشد در حوزه دیگری رانت‌خواری خواهند کرد. بودن انجمن مشروط به فعالیت صحیح می‌تواند تا حدی جلوی برخی از فسادها در این حوزه را بگیرد و به صورت نظام‌مند یاری‌رسان جامعه باشد. دوستانی که بنده و ترگمان را از نزدیک می‌شناسند دقیقا می‌دانند که حرف مفت نمی‌زنم و جلوی چه سواستفاده‌هایی را گرفتم و چه رانت‌خوارهایی را از میدان به در کردم و به تجربه عملی می‌گویم که شدنی است. اما در صورت زمین خوردن و نبود انجمن در بر روی همین پاشنه خواهد چرخید و کماکان می نشینیم و توییت می زنیم آی خوردند و آی بردند.
چه نقشه‌ای برادر من؟!
طبق تصویر بالا، من و دانیال و مصطفی صبح روز مجمع (۲۳ تیر) این لیست و لیست‌های کانیدا ها و اعضا و غیره رو دیدیم.
چرا قبل تر یا مثلا همون شنبه نگفتم لیست رو بدن؟ اولا مصطفی پرسیده بوده، ثانیا چون کاره‌ای نبودم تو انجمن قبلی، ثانیا دانیال @danialbehzadi رسما و قانونا کمیته اعضا دستش بوده و طبیعتا فکرش رو نمی‌کردم که غیر از اعضای دیسکورس (روال رسمی) کسان دیگری باشن (چه کاندیدا و چه عضو موثر)، اما بودن. حالا اقای رازیان فعال بوده این چند وقت و تو دیسکورس هم ایشون درخواست دادن بوده برای کاندیدا شدن! و مشکلی نیست. منتهی آقای پیله‌ور حتی تو این دیسکورس حساب هم نداشتن! چه برسه به اینکه بخوان درخواست بدن برای کاندیدا شدن.
خلاصه سر صبح ما شوکه شدیم و قرار شد بریم و اگر دیدم قضیه مشکوکه و غیرقانونی و اینا … از جلسه بیایم بیرون و کنسل بشه همه چی.
منتهی دانیال به دلیل جایگاه رسمی‌ای که داشت تونست برخی رو حذف کنه از لیست رای دهنگان و دیگه تصمیم گرفتیم بمونیم.
بعدشم هنوز تا رای گیری خواست شروع بشه، یهو دیدم آقای تشکری هم نامزد شدن برای هیئت مدیره! چیزی که اصلا نه من و نه دانیال و نه مصطفی انتظار رو نداشتیم. (حداقل من یکی خیلی جا خوردم)
لذا بدون تعارف بگم، چون جلسه شروع شده بود و رسمی بود و … تصمیم گرفتیم به افرادی که میشناسیم رای بدیم (که خب منطقی هم هست و شما هم خودت متوجه شدی که دو جبهه بوده انگاری)
بعد شمارش آرا هم ما موندیم و اون وضعیت که خود شما هم باز هم موافق بودی که یکی از سمت ها داده بشه و یکی گرفته بشه!
والا برادر من، بدون هیچ تعارفی شما برای من و دانیال بسیار محترم و عزیزی و حرفت معتبره، این قضیه ما بود، ممنون میشم بازم موردی بود بگی به ما.
یه بحثی هم هست «عضویت موثر» بودن برخی و نبودن برخی، این تعریفش مشخصه، و بدون شک باید اصلاح هم بشه و تو برنامه‌هامون هم بوده و هست. منتهی اون موقع ما تصمیم گیرنده برای این نبودیم! ثانیا این که برای کاندیدا شدن نیازی نیست عضو موثر بوده باشی. همون طور که آقای رازیان بدون مشکل کاندیدا شدن! کاش برخی آقایون دیگه هم حداقل یک جمله تو این انجمن مینوشتن یا حداقل حساب کاربری می‌ساختن.
آقای حقیقی دانیال خودش نوشته که از قبل با مصطفی و شما نقشه کشیدین که مثلا انجمن رو از دست نااهلانش نجات بدید تا یه وقت کار بدی باهاش به ضرر جامعه نکنن.
قسمتی که من در مورد آقای رازیان در موردش ناراحتم اینه که ایشون در جلسه عنوان کردن که در جلسات قبل‌تر شما و دانیال یه قولی دادید که بعد سر جلسه زیرش زدید. (نمی‌خوام بجای ایشون موضوع رو باز کنم. مشکل من اینه که رو حساب اعتماد به شما با ایشون بحث کردم و سعی کردم قانعشون کنم. اگر همه موضوع رو می‌دونستم قطعا ترغیبشون می‌کردم که انصراف بدن تا رای‌گیری لغو بشه. تصمیمش دیگه با خودشون بود)
هر دوی شما هم منکر این موضوع نشدید ولی تغییر نظرتون رو گردن نظر جامعه کاربری انداختید.
تا اینجای قضیه چیزی بود که من هم مشکوک بهش نبودم ولی بعد از جلسه و با این پست جنجالی که دانیال فرستاد معلوم شد که اصلا تغییر رای نبوده و یه نقشه بوده.
من کاری با این‌هاش هم ندارم.
برای من نه هیات مدیره قبلی و نه موسس و نه هیات مدیره جدید اهمیت نداره.
من از رفتاری که صورت گرفته شاکیم. هم با خودم بازی شد و هم کلا رفتار اخلاقی نبود.
دانیال میگه چون تو موضع ضعف بودیم و امیدی نداشتیم این نقشه رو کشیدیم. باز هم دلیل این رفتار نمیشه.
جالبه که حتی نه شما و نه دانیال و نه مصطفی بعد از این رفتارتون یه عذرخواهی ساده هم نکردید. من به عذرخواهی شما نیازی ندارم ولی می‌تونست نشون بده که حداقل‌های اخلاقی رو درک می‌کنید. @ahangarha شما میگی از من نخواستی که در جلسه شرکت کنم. درسته ولی می‌دونستی که تصمیم گرفتم شرکت کنم. شما یه بمب تو جلسه کار گذاشته بودید و از ترس این که کسی بفهمه و نقشه‌تون لو بره گذاشتید من هم با بمبتون برم رو هوا.
احتمال میدم می‌دونستید که اگر من این موضوع رو بفهمم قطعا مخالفت خواهم کرد. پس گفتید چه اهمیتی داره. مهم اینه ما به هدفمون برسیم.
برای همین هم هست که من با اینجور افراد که به هر روش و وسیله‌ای کارشون رو پیش می‌برن کار نمی‌کنم.
هرچند این قسمت صحبت شما خطاب به مصطفی است اما من از منظر خودم پاسخ میدم:
بله. حلسه‌ای برگزار شد و حرف‌هایی هم زده شد. اما اون جلسه اساساً نه رسمیتی داشت و نه وجه قانونی‌ای. در نهایت هم اتفاقی که افتاد این بود که - خوب یا بد و درست یا غلط - کرسی‌ها به ترکیبِ فعلی چیده شدن.
من هم منتقدم به رفتار آقای رازیان @mrazian سر جلسه (صوت جلسه داره بارگزاری میشه) و معتقدم باید حواسشون می‌بوده که اون جلسه، همون طور که از میانهٔ جلسه به بعد چند باری گفته شد، غیر رسمیه و حتی من مطمئن بودم هیچ تضمینی وجود نداره ترکیب اعضا همینی باشه که اون جا حرفش زده شد.
و حتی می‌خوام از همه که صورت جلسه رو حتماً دریافت کنن و گوش کنن. (هم جلسهٔ غیررسمی قبل از مجمع عمومی و هم جلسهٔ مجمع رو که داره بارگزاری میشه)
حتی انتظار داشتم با توجه به حساسیت نقشِ نظارتی (یعنی بازرس) دیگرانی هم کاندید بازرسی بشن که خب …
اما من قبول مسئولیت (و بخونید دردسر) کردم تو این مورد فقط و فقط به این دلیل که همون طور که آقای ضیابری @ziabary هم اشاره کردن:
وجود همچین جایی حتی به صورت شکسته‌بسته در اختیار برخی اعضای شناخته‌شده‌تر جامعه، می‌تونه شروعی باشه برای اقدامات منسجم و رسمی علیه کسانی که سال‌هاست دارن از این دست کارها می‌کنن که شخصاً بارها مجبور شدم در بسیاری از جلسات پَپه این بزرگواران رو بریزم رو آب!
این جور آدما رو دارم می‌گم:
پس چه خوشمون بیاد و چه نیاد اون چتر حمایتی رسمی (و به قول آقای ضیابری «محمل قانونی») باید وجود داشته باشه وگرنه هیچ فعالیت جدی‌ای نمیشه کرد.
حرف‌های دیگه‌ای هم دارم که در تاپیک‌های دیگری خواهم گفت.
باز هم دلیل دیگه ای بر درستی حرف من. شما داری از رسمی نبودن جلسه حرف میزنی و من طبق شنیده‌هام توی روز مجمع عمومی، دانیال و آقای حقیقی به آقای رازیان قول داده بودن که ریاست هیات مدیره به ایشون داده بشه وگرنه ایشون اصلا نامزد هیات مدیره هم نمیشدن. هر دو هم بارها تاکید کردن که اون قول رو دادن(این که این روایت تا چه حد درسته رو من نمی‌دونم چون توی جلسه غیررسمی نبودم ولی هیچ یک از طرفین این موضوع رو کتمان نکردن) ولی چون روز مجمع به عنوان نماینده مثلا جامعه کاربری حضور دارن و نظر جامعه خلاف قولشون هست، قولشون رو شکستن.
تا اینجا هم مشکلی نیست. مشکل من اینه که اصلا همه اینا بازی بوده. جلسه غیررسمی قبلی و حرف‌های روز مجمع همه سیاه‌بازی بیش نبوده. اینجا است که اخلاق لکه‌دار شده و از نظر من هر ۳ نفری که از طرف جامعه کاربری نرم‌افزار آزاد رای آوردن و عضو هیات مدیره شدن یه بی‌اخلاقی فاحش انجام دادن و اصلا برام قابل قبول نیست.
از اونجایی که قبول یا عدم قبول من مهم نیست، تنها کاری که می‌تونم بکنم اینه که با وجود علاقه قلبیم به حمایت از انجمن، هیچ‌کاری در راستای کمک بهش نخواهم کرد.
این میشه یکی از ۳ مشکل من.
